باد
دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند

Wednesday, June 23, 2004
  به سراغ سهراب اگر

پشت هیچستان جایی ست.
پشت هیچستان رگ های هوا، پر قاصدهایی ست
که خبر می آرند
از گل وا شده ی دورترین بوته ی خاک
روی شن ها هم
نقش های سم اسبان ظریفی ست که صبح
به سر تپه ی معراج شقایق رفتند.
پشت هیچستان چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا در می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی
سایه ی نارونی تا ابدیت جاری ست
... 
z



<< Home



Archives
04/01/2004 - 05/01/2004 / 05/01/2004 - 06/01/2004 / 06/01/2004 - 07/01/2004 / 07/01/2004 - 08/01/2004 / 04/01/2007 - 05/01/2007 /


Powered by Blogger

Subscribe to
Posts [Atom]